از دل

چو از دل برآید نشیند به دل

از دل

چو از دل برآید نشیند به دل

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «راه» ثبت شده است

سال ها گذشت و گذشت و گذشت...

و ساندیس ها کماکان تولید شدند...

و تولید کنندگان کماکان نوشتند:

از "اینجا" باز کنید

و مردم همچنان از "آنجا" باز کردند...

 

ناخود آگاه ذهنم رفت به سال آخر...

سال آخر و حج آخر...

آخرین بود هم حج و هم...

و چه زود فراموش شد راه و دروازه ورود...

و رسول خدا کماکان می گفت:

انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابداً ولن یفترقا حتی یردا علیّ الحوض

و مردم همچنان...

 

پ.ن:

- همانا من در میان شما پس از خود، دو بار سنگین را به امانت می‌گذارم: کتاب خدا و عترت و اهل بیتم. تا زمانی که به این دو تمسک بجویید، گمراه نخواهید شد. این دو از هم جدا نمی‌شوند تا زمانی که در حوض کوثر بر من وارد شوند.

أَنَا مَدِینَةُ الْعِلْمِ وَ عَلِیٌّ بَابُهَا فَمَنْ أَرَادَ الْعِلْمَ فَلْیَأْتِ الْبَابَ.