امانت را پس آوردم ای خدا
پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۳۱ ب.ظ
لیله الرغائب است و من دستم خالیست،
ولی با دست پر آمده ام؛
و برایت امانت آورده ام...
لطفی کن و امنت داده شده را بگیر که سنگین است...
کمر خم کرده ام زیر بار امانت،
و دستم به سویت دراز است،
بار امانت را از شانه هایم برگیر...
جان قابلی که ناقابل پنداشتم را تحویل بگیر،
گرچه امانتت کامل نیست،
گوشه هایش شکسته است و جای جایش ترک دارد...
مرهمی نیافتم.
ببخش اگر امانت داری نکردم...
مران از درت که این دل ره منزل دیگر ندارد
پ.ن:
- میگن کنار ضریح امام حسین دعا مستجابه... یکی قول داده امشب اونجا نائب زیاره من باشه و به جای من دعا کنه...
- پنجشنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۳۱ ب.ظ