وزش ظلمت..
پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ
گــوش کــن
وزش ظلمت را می شنوی ؟
من غریبانه به این خوشبختی می نگرم
من به نومیدی خود معتادم
گـــوش کــن
وزش ظلمت را می شنوی ؟
در شب اکنون چیزی می گذرد
ماه سرخست و مشوش
و بر این بام که هر لحظه در او بیم فرو ریختن است
ابرها، همچون انبوه عزاداران
لحظهء باریدن را گوئی منتظرند
لحظـه ای …
و پـس از آن، هیــچ.
فروغ فرخزاد
- پنجشنبه, ۸ خرداد ۱۳۹۳، ۰۵:۱۷ ب.ظ